یک تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یک آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند :
تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !
اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !
شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !
سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند
. آبادانی قهوه خود رو هم زد. خیلی با حوصله قاشق رو روی میز گذاشت،
یه کم قهوه خورد، یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:
نمیفروشم....!!!
.
.
.
.
.
توضیح : ما هیچگونه قصد توهین به قومیت ها نداریم و صرفاً این مطلب به دلیل محتوای طنز جالب استفاده شده.

ضایع یعنی اینکه فامیلیت قاسمی باشه
باباتم اسمتو گذاشته باشه “میرزا” !
=================
بابام تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست
وقتی میرم بیرون از یه ساعتی به بعد هی زنگ میزنه میگه میدونی ساعت چنده؟؟؟
===================
یارو اومده فیسبوک میگه:
استفاده از فیلترشکن حرام استــــ
یکی نی بگه:
مرتیکه خودت با قند شکن اومدی؟
=============
:-Pیکی از فانتزیام اینه که بچه هام یه دو قلوی پسرو دختر بشن!
بعد اسم دوتاشونو بذارم "رها".
بعد که دعواشون بشه بزنن تو سر و کله ی هم ،داد بزنم بگم:
رها، رها رو رها کن!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.بعد تو دود محو بشم!

ﻋﮑﺴﺖ ﻗﺸﻨﮕﻪ = ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟!
ﺑﺎﺑﺎ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ = ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﮑﻠﺘﻢ!
ﻻﯾﮏ = ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﺯﺕ!
ﺑﭽﻪ ﭘُﺮﺭﻭ = ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ!
ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ = ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﻫﯿﯿﯽ!
ﻧﺨﯿﺮ = ﺑﻠﻪ!
ﺩﯼ = ﺍﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ!
ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ = ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻦ!
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ = ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﯼ!
... ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ = ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻣﻮ ﺑﮑِﺶ!
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﻻﻻ = ﺑﻬﻢ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﮕﻮ!
ﭼﺮﺍ ﮐﻢ ﺁﻧﻼﯾﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟ = ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ!
ﺑﯿﺎ ﭘﯽ ﺍﻡ = ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﯿﺸﻢ!
ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ = ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮ!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻼﻗﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ = ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ!
ﻫﻤﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺘﯽ = ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺣﺴﻮﺩﯼ!
ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻧﻤﯿﺪﻡ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮﻡ = ﺗﺎ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ!

امیر تتلو خواننده قدیمی و معروف موسیقی زیر زمینی در صفحه فیسبوک خود رسما از دنیای موسیقی کناره گیری کرد
امیر تتلو در پستی در صفحه خود گفته بعد از آلبوم تتلیتی خواستم دیگه کار نکنم اما احتمالا آهنگ " نگفته بودی " و شاید آهنگ " من " آخرین آهنگ های او باشند .
طبق گفته های این خواننده چند روز دیگه آهنگ و موزیک ویدیوی نگفته بودی منتشر میشه و تمام .
در ادامه مطلب نوشته های امیر تتلو رو برای کسانی که نمیتونن برن فیسبوک گذاشتیم

دختر: نکن
پسر: میخوام بکنم
دختر: میگم نکن
پسر: دوست دارم بکنم
دختر: خب پس حداقل از جلو نکن از اون پشت بکن
پسر: نه جلو بهتره
دختر: به مامورا میگم
پسر: تا به اونا بگی کارم تموم شده
دختر: جیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دختر:ایـــــــــن مــــــیـــــــخــــــــــواد گـــلای باغچـــــــــه ی جــــلـــــــــوی پـــــــارک رو بکـــــــــــــنـــــــــــــه!
خب نکنین برادرای من نکنین

ترفندی برای پیدا کردن شماره تلفن با ماشین حساب
شماره تلفن مد نظر خودتان را با استفاده از ماشین حساب بدست بیاورید!
ابتدا یک ماشین حساب آماده کنید تا با هم عملیات را انجام دهید.
حساب موبایل هم قابل استفاده هست پس دیگه زحمت نکشین ماشین حساب
آماده کنین! خب حالا ادامه این ترفند را ملاحظه کنید…
.
1. هفت رقم شماره ی تلفن خودتون رو در نظر بگیرید.
2. حالا سه رقم اول اونو وارد ماشین حساب کنید. یعنی اگر تلفن شما 123456
باشه 123 رو توی ماشین حساب وارد کنید.
3. حالا این سه رقم را در 80 ضرب کنید و حاصل رو با 1 جمع کنید.
4. عدد به دست اومده رو در 250 ضرب کنید.
5. حالا چهار رقم پایانی تلفن خود رو با عدد به دست اومده جمع کنید. یک بار دیگه
چهار رقم پایانی شماره ی خودتون رو با اون جمع کنید.
6. عدد 250 رو از حاصل به دست اومده کم کنید.
7. حالا حاصل رو تقسیم بر 2 کنید.
.
حالا این شماره براتون آشنا نیست؟!

پيسر خالم تعريف ميكرد:
تو کـوچــه مـنـتـظـر دوسـتــم بـودم تـا از خـونـشون بـیـاد بـیرون!!!!
دیـدم یـه در آیــنــه ای بــزرگ جــلــومــه
اول رفتـم جلــوش و مــوهام رو مرتب کـردم و بــعدش نــمـیدونم چرا مــنو مــرض گــرفــت تــوش برا خــودم ادا در مــیــاوردم !!!!
دسـتــمــو مـیـذاشتــم زیــر چــونــم نیــگا بــه افــق هــای دور دســت مــیــکــردم
مــوهــامــو مــیــرخــتم تــو صــورتــم بــعــد بــا یــه حــرکــت کــامــلا تکـتـیکــی یــدفــه ی ســرمــو مــیــدادم اونــطــرف کــه مــوهـــامـــم بـــاش بـــره اونــطــرف
بــعــد چـــن دقــیقــه یــه خانوومه در رو باز کـــرد و بــا خــنــده گــفـــت:
گـــل پــســر؟؟؟؟
من : بــلــه ؟؟!!
خانــومــه :خــدا پــدر مــادرت رو واســت نیــگــر داره کــه دلــمــون رو شــاد کـــردی :))
کــل خــانــومــای داخــل آرایــشــگــاه از خــنــده داشــتــن زمــیــنو گــاز مــیــزدن=))
هــیــچـــی دیــگــه تا مــدتــا اووون دور و ورا آفــتــابـــی نــشــدم :)
فكو فاميله ما داريم؟

یه پسر بچه هم توی فامیل داریم هفت سالشه . یه شب خونه ما موندن ساعت دو شب همه خواب بودن منم توی اتاقم داشتم کتاب میخوندم و توی حال خودم بودم که یهو با لگد کوبید در اتاقم و داد زد : لعنتی بیا بیرون دیگه عــَـــه !!:-O
من که شوکه شده بودم مثل پلنگ پریدم بیرون گفتم :
کره خر چه مرگته نصفه شبی همه رو بیدار کردی ؟؟
گفت : خب میخوام جیش کنم دو ساعته اون تو گیر کردی !!!:-O
کَله شو کردم توی اتاقم گفتم : توله سگ اینجا توالته ؟؟
یه کم مکث کرد و گفت : خب چراغ اتاقتو خاموش کن دیگه آدم اشتباه میگیره عـَـــــــــــــه !!

یه روز بهم گفت:((میخوام باهات دوس باشم
آخه میدونی؟من اینجا خیلی تنهام.))بهش لبخندزدم
وگفتم:((آره میدونم.فکرخوبیه.من هم خیلی
تنهام.))یه روز دیگه بهم گفت:میخوام تا ابد باهات بمونم
آخه میدونی؟من اینجا خیلی تنهام.بهش لبخند
زدم و گفتم:آره میدونم.فکرخوبیه.من هم خیلی تنهام.
یه روز دیگه گفت میخوام برم یه جای دور،جایی که هیچ
مزاحمی نباشه.بعدکه همه چیز رو به راه شد تو هم بیا
آخه میدونی؟من اینجا خیلی تنهام.بهش لبخندی زدم و گفتم:
آره میدونم.فکرخوبیه.من هم خیلی تنهام.یه روز تو
نامه ش نوشت:من اینجا یه دوست پیدا کردم.
آخه میدونی؟من اینجا خیلی تنهام.براش یه
لبخندکشیدم و زیرش نوشتم:آره میدونم
فکرخوبیه.من هم خیلی تنهام.یه روز یه نامه
نوشت و توش نوشت:من قراره اینجا بااین
دوستم تا ابد زندگی کنم.آخه میدونی؟من اینجا
خیلی تنهام.براش یه لبخندکشیدم و زیرش نوشتم:
آره میدونم.فکرخوبیه.من هم خیلی تنهام.
حالا دیگه اون تنها نیست و من هم از ابن بابت
خیلی خوش حالم و چیزی که بیشترخوش حالم
میکنه اینه که نمیدونم من هنوز هم خیلی تنهام.....

یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم
دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمیکنید؟
آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم
قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!
گفتم: آفرین! زندهباد ! تو آبروی همهی مردها را خریدهای ! من بهت افتخار میکنم.
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟
آقاهه گفت: مسائل بیاهمیتی مثل این که ما با کی رفت و آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشینمان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و …
گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر میدی، چیه ؟
آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر میدهم.

* اگه خونه تون دزد اومد و چماق نداشتید نگران نباشید ! یکی از کتابهای پیام نور رو بگیرید دستتون!
* اگه خواستید فندق و گردو و …بشکنید و سنگ دور و برتون نبود میتونید از کتابهای پیام نور استفاده کنید!
*اگه خواستید میخی رو به دیوار بکوبید به جای چکش میتونید از کتابهای پیام نور استفاده کنید!

یکی از لوازم تحریرای لوکس زمان ما از این پاککن هایی بود که یه سرش پاک میکرد اون یکی سرش جاروووو !!
حکم تبلت الآن رو داشت!
.
.
یه سوال داشتم. این چیتوز که نوشته رو چیپسش با طعم نمک دریایی، یعنی قبلا نمک هوایی میریخته؟
زمینی؟ زیرزمینی؟ زیر دریایی؟ مسئولین توضیح بدن

اصفهانیه داشته توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت میرفته که پلیس با دوربینش شکارش میکنه
و ماشینشو متوقف میکنه.
پلیسه میاد کنار ماشینو میگه: گواهینامه و کارت ماشینو بدین.
اصفهانیه میگه: من گواهینامه ندارم.
این ماشینم مالی من نیست.
کارتا ایناشم پیشی من نیست.
من صَحَبی (صاحب) ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندوق عقب.

اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.مرد به سمت صومعه
حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »
رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر
کردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز
نشنیده بود …

مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود.ناگهان پسر ۴ ساله اش سنگی برداشت وبا آن چند خط روی بدنه ماشین کشید.مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد. او بدون اینکه متوجه باشد، با آچار فرانسه ای که دردستش داشت، این کار را می کرد!
در بیمارستان، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد، انگشتانش را ازدست داد. وقتی پسرک پدرش را دید …
با نگاهی دردناک پرسید: بابا!! کی انگشتانم دوباره رشد میکنند؟ مرد بسیار غمگین شد و هیچ سخنی بر زبان نیاورد..
او به سمت ماشینش برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد. در حالی که ازکرده خود بسیار ناراحت و پشیمان
بود، به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد. پسرش نوشته بود:
«« دوستت دارم بابایی»»
…..
…..
روز بعـــــد آن مــــــــرد خودکشـــــــــــی کــــــرد!!

با دوس دخترم رفتيم خونه داييم.
پسر داييم که 6 سالشِ دستشو گرفت گفت بريم تو اتاقم اسباب بازيامو نشونت بدم.
بعدِ 10 دقيقه در حالي که طرف کبود شده از خنده اومد بيرون.
ميگم به چي ميخندي؟
میگه پسر داييت بهم ميگه اون به دردت نميخوره.به هم نمياين،با هم تفاهم هم ندارين
ولي ما داريم.تازه من از اون خوشتيپترم هستم.ولش کن بيا با من دوست شو
❤♡❤♡❤ ❤♡❤♡❤

“من” تنهاترين ضمير دنياست و “ او ” خوشبخت ترين ضمير دنيا
چون “ تو ” را دارد . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
سخت است
“او” کردنِ “تويى” که همه زندگى “من” بود !
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

آيا مي دانيد بدن جوجه تيغي در هنگام تولد حالت ژله اي دارد و حتي ممكن است در حين تولد، نيمي از بدنش توسط تيغهاي بدن مادر كنده شود؛ اما تا قبل از يک هفتگي، بدنش كاملاً ترميم مي شود؟
