پدرومادر
تاريخ : پنج شنبه 10 اسفند 1391 | 10:57 | نويسنده : katayun-alone

 ——

 شرمنده مي کند فرزند را ، دعاي خير مادر ، در کنج خانه ي سالمندان …

به سلامتيه مادرايي که با حوصله راه رفتن رو ياده بچه هاشون دادن ولي تو پيري

بچه هاشون خجالت ميکشن ويلچرشونو هل بدن !!! …

 

  ——

10سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت…

20سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت….

30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه…!!!

باباش گفت چرا گريه ميکني..؟

گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد…! :

  ——

 هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردم

که با هر بار تراشيده شدن، کوچک و کوچک تر ميشود…

ولي پدر…

يک خودکار شکيل و زيباست که در ظاهر ابهتش را هميشه حفظ ميکند

خم به ابرو نمياورد و خيلي سخت تر از اين حرفهاست فقط

هيچ کس نميبيند و نميداند که چقدر ديگر ميتواند بنويسد …

  ——

پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!

پدر دستشو ميندازه دوره گردنه پسرش ميگه پسرم من شيرم يا تو؟

پسر ميگه : من..!!

پدر ميگه : پسرم من شيرم يا تو؟؟!!

پسر ميگه : بازم من شيرم…

پدر عصبي مشه دستشو از رو شونه

پسرش بر ميداره ميگه : من شيرم يا تو!!؟؟

پسر ميگه : بابا تو شيری …!!

پدر ميگه : چرا بار اول و دوم گفتي من حالا ميگي تو ؟؟

پسر گفت : آخه دفعه های قبلي دستت رو شونم بود فکر کردم يه کوه پشتمه ولی حالا…

  ——

مادر تنها کسيست که ميتوان “دوستت دارم”‌هايش را باور کرد حتي اگر نگويد…???

سلامتي اون پدري که شادي شو با زن و بچش تقسيم ميکنه اما غصه شو با سيگار و دود سيگارش!

  ——

مادر يعني به تعداد همه روزهاي

گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي!

مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري !

مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد!

مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود!

مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن….

 ——

 مردان پيامبر شدند؛ و زنان مادر؛

قداست پيامبران را توانسته‌اند به زير سوال ببرند؛

ولي قداست مادران را هرگز..!

 ——

آدم پير مي شود وقتي مادرش را

صـــــــــــــــدا ميزند اما جوابی نميشنود …….

مممااااااااادددددررررر. ………….

  ——

تو 10 سالگي : ” مامان ،بابا عاشقتونم”

تو 15 سالگي : ” ولم کنين “

تو 20 سالگي : ” مامان و بابا هميشه ميرن رو اعصابم”

تو 25 سالگي : ” بايد از اين خونه بزنم بيرون”

تو 30 سالگي : ” حق با شما بود”

تو 35 سالگي : “ميخوام برم خونه پدر و مادرم “

تو 40 سالگي : ” نميخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!”

تو هفتاد سالگی: “من حاضرم همه زندگيم رو بدم تا پدر و مادرم الان اينجا باشن …!

  ——

از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست …

بهشت از آن مادران است در حالي که به جز پرستاري و نگهداري از فرزندان ،

هيچ حق ديگري نسبت به آنها ندارند و براي بيشتر چيزها اجازه ي بابا لازم است !!!!!

  ——

بيايد ازهمين حالا قدر پدرو مادرمونو بدونيم…

 

با دورود به روان پاک پدر و مادران از دست رفته


 


var showTweet = true;

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: